مازندمجلس: "در موصل عراق بود که داعش با تبدیل خود از یک گروه شورشی به یک دولت، مشروعیت خود را اعلام کرد و در کنار ترورهای دستهجمعی و قتلها، بروکراسی عملگرایانهای را به اجرا گذاشت که از سیستمهای نوین جمعآوری زباله تا نصب کنتورهای هوشمند برق را در بر میگرفت."
روزنامه گاردین در گزارشی دو قسمتی از موصل تحت حکومت داعش به نقل از یک دانشمند سابق موشکی عراق نوشته است: «داعشیها که در ابتدا برخلاف سربازان عراقی چهرههایی مهربان داشتند، مودب بودند، از ساختمانهای عمومی دفاع میکردند، مانع غارت میشدند و موانع سیمانی خیابانها را برمیداشتند با استقبال مردمی در موصل روبرو شدند.
در اوایل حکمرانی آنها بر شهر دیگر از انفجار خودروهای بمبگذاری شده، درگیری و انفجار مواد منفجره در شهر خبری نبود، موصل بالاخره به صلح و آرامش رسیده بود. آنها کنترل خیابانها را در دست داشتند، اجازه میدادند مردم شهر را ترک کنند و مدارس همان دستورالعملهای دولتی را به کار میبستند.
اما تردیدهایی از هویت این افراد وجود داشت. آیا انقلابیهای اهل تسنن بودند یا از عشایر عراق؟ یا افسران بعثی صدام؟ یا تکفیریهای عضو تشکلاتی مانند القاعده؟ همه این گروهها بخشی از واقعیت زندگی عراق از زمان اشغال آمریکا در سال 2003 بودند. برای سالها این گروهها تشنه به قدرت رسیدن در موصل بودند؛ به دنبال مشروعیت بخشیدن به خود با ایجاد جنگهای چریکی در نواحی حومهای، اول در برابر اشغالگری آمریکا و بعدتر دولت عراق.
در واقع برخی از این گروهها نظیر یک دولت سایه فعالیت میکردند؛ از شرکتها مالیاتهایی را میگرفتند و خواهان درصدی از هر معامله شهرداری میشدند؛ هر کسی که از پرداخت آن سر باز میزد ربوده میشد و یا به قتل میرسید.
عظام، یکی از مهندسان اداره برق میگوید: برای دههها ما به آنها درصدی از هر قرارداد را میپرداختیم، هشت درصد. قبل از هر معاملهای به رئیس اداره تلفن میشد. آنها انتخاب میکردند کی برنده مناقصه یا معامله باشد و چه کسی در چه شغلی منصوب شود. یک سوم پستهای خالی مال آنها بود. کسی جرات سرپیچی نداشت. در همه نهادهای دولتی نفوذ داشتند حتی در پلیس.
وقتی موصل سقوط کرد همه آنها در زمین فرو رفتند.
تمامی پیروزیهای پیشین داعش در مقایسه با تسخیر موصل هیچ بود، سقوط موصل بزرگترین شکست در تاریخ عراق بود، سقوط دومین شهر عراق با 50 هزار سرباز و پلیس و مصادره صدها تن سلاح، تجهیزات و خودروهای زرهی.
و در موصل بود که داعش بزرگترین آرزوی خود را به اجرا گذاشت، کسب مشروعیت با تبدیل شدن از یک گروه شورشی به یک دولت.
یک هفته پس از اشغال شهر، داعش اولین بیانیه خود را منتشر کرد: "سند مدینه" با ادبیاتی باستانی و نه چندان قابل فهم. داعش به ساکنان موصل تحقق "نعمت پیروزی الهی" را تبریک گفت و تعهد داد که طبق کلام خداوند حکومت کند: مردم، شما همه نوع رژیم سکولار را از پادشاهی گرفته تا جمهوری تا دولت شیعه آزمودید، از همه آنها خسته و در آتش آنها سوختید. و اکنون ما در منطقه حکومت اسلامی و حکومت امام ابوبکر (البغدادی) را اعلام میکنیم. و شما شاهد اراده خداوند و تفاوت فاحش میان یک دولت سکولار سرکوبگر که انرژی و اراده مردم را از آنها میگرفت و شرافت آنها را نابود میکرد، با حکومت ما که براساس حکم الهی اجرا میشود، خواهید بود.
در این بیانیه به ممنوعیت استعمال سیگار و لزوم ماندن زنان در خانه اشاره شد، اما ساکنان موصل همچنان در خیابانها سیگار میکشیدند، قهوهخانهها با قلیانها برپا بود و حتی بیشتر شد، زنان نیز بدون حجاب مورد تایید داعش از خانه خارج میشدند و بسیاری از کسانی که موصل را ترک کرده بودند به شهر بازگشتند.
سند مدینه اولین گام بود. به هر حال حکومت به اصطلاح اسلامی داعش در یک روز تغییر چهره نداد. آنها در دو ماه اول با یک سری اقدامات و قوانین که هر کدام بر بخشی از جامعه اثر میگذاشت سعی در تقویت پایههای خود کردند.
پروژههای داعش از بسیاری جات بسیار به دیگر تلاشها برای ایجاد حکومتی ایدهآل در تاریخ شباهت داشت؛ از بلشویکها گرفته تا طالبان- یک نقشه راه از حکومتهای خودکامه. در مرحله اول تلاش برای گسترش یک ایدئولوژی الهی بعد استفاده از آن برای محو مخالفان، استفاده حداکثری از خشونت برای سرکوب مقاومت، حفظ شبکههای اطلاعاتی برای سرکوب و ارعاب.
داعش به صورت تدریجی ساختار بوروکراتیک حکومت خود را بنا کرد و از عظمت و ادب به تندخویی و خشونت رسید. تسویه حساب داعش با همپیمانان سابق خود همانند بعثیها، موصل را به زندانی بزرگ تبدیل کرد.
اما رژیمهای خودکامه هرگز نمیتوانند با تمسک به ایدئولوژی هزار سال پیش و کشتارهای دسته جمعی پابرجا بمانند. آنها به بروکراسیهای عملگرا و دولتمردان توانمند نیاز دارند.
داعش با یک سرشماری بسیار گسترده در شهر موصل کار خود را آغاز کرد. نیروهای ارتش و پرسنل پلیس، پزشکان، پرستاران، مهندسان و معلمان به همراه خانوادههایشان ثبت نام شدند. تمامی مغازهها، کارخانجات و اموال تجاری براساس مذهب و قومیت دارندگان آنها دستهبندی شدند.
یک کارمند اداره کشاورزی میگفت، آنها به اداره ما آمدند و تمامی دفاتر کل زمینهای بزرگ را باز کرده و مطالعه کردند. آنها میخواستند بدانند کدام زمین به چه کسی تعلق دارد و صاحب کدام زمین مسیحی، اهل تسنن و یا شیعه است. ما به آنها گفتیم که این اسناد به دوران عثمانی برمیگردد و ما فقط اسامی صاحبان زمینها را داریم و به هیچ عنوان نمیتوان مذهب آنها را تشخیص داد چه برسد قوم و قبیله آنها.
داعشیها در اولین گام متحدان سابق خود را که شامل شورشیان سابق میشدند نابود کردند؛ مردان مسلح داعش کار دستگیری افسران سابق ارتش و بعثی را آغاز کردند. بسیاری از این افراد ناپدید شدهاند و هیچ کدام تاکنون بازنگشتهاند.
یک هفته بعد حرف "ن" (به معنی نصاری) بر روی در خانهها و مغازههایی که صاحبان آنها مسیحی بودند هک شد. قانونی اعلام شد که براساس آن از مسیحیان خواسته میشد یا دین خود را تغییر دهند یا مالیات بپردازند یا بدون هیچ مکثی شهر را ترک کنند. مسیحیان با محدودیت بسیار زیادی در این شهر روبرو شدند حتی برخی از آنها گروگان گرفته شده و به عنوان برده جنسی برده شدند.
شبکها و دیگر اقلیتهای مسلمان نیز همچنین مجبور به فرار شده و یا کشته شدند. چند هفته بعد دستور دیگری برای اجبار استفاده از نقاب اعلام شد و هرگونه تجمع مختلط زنان و مردان ممنوع اعلام شد.
زمانی که موانع سیمانی که پیش از این از خیابانها برداشته شده بود دوباره ظاهر شد، مردم این بار دیوارهای بسیار محکم و بلندی را در اطراف شهر شاهد شدند. موصل تبدیل به یک زندان بزرگ با پرچمهای برافراشته که بر روی آنها شعار جدید این حکومت نقش بسته بود، شدند.
حکومت خودکامه داعش رو به گسترش بود. داعشیها اکنون انرژی خود را برای ایجاد نظام شهرداری معطوف کردند. آنها تمامی نهادهای دولتی موجود را منحل و آنها را با دیوانهای مخصوص به خود جایگزین کردند. دیوانها با وزارتخانهها شامل بهداشت، آموزش، خدمات، امور مالی، جنگ، قضائی، امنیتی، کشاورزی و دیگر وزارتخانهها میشد. هر دیوان یک امیر داشت که برخی از آنها خارجی بودند. در راس همه اینها ابوبکر بغدادی، خلیفهای با عمامه سیاه بود که همیشه در حلقه اعضای شورای نظامی بود.
دولت جدید یک دولت ترکیبی بود: تلاشی برای ایجاد یک حکومت به سبک امروزی با استفاده از عنوانها و مدل لباس زمان پیامبر اسلام.
عظام مهندس برق میگوید، "حکومت اسلامی" یک دولت تروریستی بود اما دولتی مدرن. آنها همانند دورانهای اولیه اسلامی لباس میپوشیدند و صحبت میکردند اما حکومتداری آنها بسیار عالی و باقدرت و کارآمد بود.
وزارتخانه برق که عظام در آن مشغول به کار بود رئیس جدیدی پیدا کرد یک مراکشی فرانسوی؛ که اولین اقدام او تغییر شیوه جمع آوری قبوض برق بود.
عظام میگوید، روند صدور قبض برق که معمولا برای ما دو ماه طول میکشید در زمان داعش بسیار آسان و راحت شده بود. تمام شرکتهای بازرگانی، کارخانجات و مغازهها یک بهای ثابت میپرداختند. در مناطق مسکونی نیز کنتورهای هوشمندی نصب شده بود که میزان برق مصرفی یک ماه را محاسبه میکرد. هیچکس جرات نداشت که قبض برق پرداخت نکند چراکه در این صورت سرو کارش با پلیس مذهبی بود. برق دزدی سرقت محسوب میشد و سارق دست خود را از دست میداد.
روش مشابهی نیز برای جمع آوری زبالهها به کار گرفته میشد. هر خیابان به یک جمع کننده زباله خاص سپرده میشد که حقوق وی توسط ساکنان آن خیابان پرداخت میشد. داعشیها کارتهایی را با مقادیر مشخصی که باید پرداخت میشد توزیع کرده بودند و بازرسانان به طور مرتب برای بررسی تمیزی و جمع آوری پول به این خیابانها سرکشی میکردند تا مطمئن شوند که هر بخش سر موعد پول خود را پرداخت کرده است.
آنها همچنین تکنیکهای بسیار نوینی برای درآمدزایی داشتند. تمامی زمینها، اموال، کارخانجات مصادره شده، اموال غارت شده، چاههای نفت متعلق به دیوان مالی یا وزارت امور مالی میشد. از این پولها برای درآمدزایی استفاده میشد. زمینهای کشاورزی مصادره شده از اقلیتهای مذهبی نظیر شبکها و ایزدیها برای سرمایه گذاری به اعضای داعش سپرده میشد. خانهها، خودروها و اموال مسیحیان نیز میان اعضای داعش تقسیم میشد. گاوهای مصادره شده میتوانست گوشت مورد نیاز جنگجویان داعش را تامین کند.
نفتی هم که از سوریه استخراج میشد به هرکسی که خواهان پالایش آن بود فروخته میشد. برخی از شهروندان میتوانستند از سوختهای خانگی ارزان تری استفاده کنند و برخی نیز پالایشگاههای خانگی در اختیار داشتند. جادههای بیابانی میان عراق و سوریه نیز مملو از تانکرهای نفت بود.
تجارت اسلحه، آثار هنری غارت شده و زنان و دختران اسیر گرفته شده نیز از دیگر منابع درآمد این گروه بود. آنها باید از موادغذایی تولید شده و سوختی که از سوریه میرسید مطمئن میشدند. تجهیزات مدرن و داروهای مورد نیاز نیز از ترکیه قاچاق میشد.
و همانند هر حکومت سلطه گری اکثر شهروندان سر خود را پایین انداخته و به زندگی خود سرگرم بودند.»
منبع : نامه نیوز